کد مطلب:317060 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

زبان حال امام حسین بر بالین برادر


ای كشته ی راه داور من

ای پشت و پناه لشگر من

ای نور دو دیده ی تر من

عباس جوان، برادر من

برخیز كه من غریب و زارم

بی مونس و یار غمگسارم

غیر از تو برادری ندارم

عباس جوان، برادر من



[ صفحه 154]



برخیز، گذر به خیمه ها كن

غمخواری آل مصطفی كن

بر وعده ی خویشتن وفا كن

عباس جوان برادر من

دیدی كه فلك به ما چه ها كرد؟

ما را به غم تو مبتلا كرد

كی دست تو را ز تن جدا كرد؟

عباس جوان برادر من

گفتم كه در این جهان فانی

شاید كه تو بعد من بمانی

زینب به سوی وطن رسانی

عباس جوان، برادر من

امشب همه، دشمنان به خوابند

اهل حرم اندر اضطرابند

اطفال من از عطش كبابند

عباس جوان، برادر من

دادی به سكینه وعده ی آب

از سوز عطش فتاده بی تاب

او را ز ره وفا تو دریاب

عباس جوان، برادر من

هر چند كه كرده ناتوانم

داغ علی اكبر جوانم

آتش زده مرگ تو به جانم

عباس جوان، برادر من

رفتی تو به سوی باغ رضوان

اما من مستمند حیران

بی یار شدم در این بیابان

عباس جوان، برادر من [1] .



[ صفحه 155]




[1] كرامات حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام، سيد علي حسيني، ص 110.